زندگی نامه شهید رضا کمالی

شهید رضا کمالی، فرزند علی، در تاریخ ۱۳۴۱/۸/۱۶ هجری‌شمسی در خانواده‌ای مذهبی و اردکانی مقیم تهران در محله مجیدیه دیده به جهان گشود.او پنجمین فرزند خانواده بود که والدین متدیّن و ولایی او را به دو منظور رضا نامیدند؛ اوّل این که علامت رضایت آنها از هدیه الهی که نصیبشان شده است و ثانیاً نشانه ولایت مداری و نشان دادن علاقۀ آنها به هشتمین امام شیعیان و ولی نعمت ما ایرانیان حضرت امام رضا -علیه السّلام- بود؛ لذا در تربیت و پرورشش کمر همّت بستند و او را برای اسلام و فداکاری در راه دین آماده ساختند؛ گویا از همان اوّل به آنها الهام شده بود که سرنوشتی درخشان در انتظارش می باشد.۶ ساله که شد به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در دبستان ابرپوش مجیدیّه شروع کرد و پس از گذراندن دوره ابتدایی، دوره راهنمایی را نیز در همان منطقه با موفّقیّت پشت سر گذاشت. دوره متوسّطه را در دبیرستان سحاب حشمتیّه تهران در رشته علوم تجربی به پایان برد.رضا جوانی بود مؤدّب، کم حرف و با وقار. به پدر و مادر احترامی فوق‌العاده می‌گذاشت به طوری که یک دفعه هم نشد جلو آنها پای خویش را دراز کند یا بلند حرف بزند. مؤمن بود و ولایی. در مجالس لهو و لعب نمی‌نشست. اگر می‌توانست مانع می‌شد و قطع می‌کرد وگرنه مجلس را ترک‌ می‌کرد. مقیّد به انجام واجبات بود و ترک محرّمات. همیشه مرتّب بود و آراسته. حساب شده حرف می‌زد. اهل نماز اوّل وقت بود و سعی می‌کرد نمازهایش را به جماعت بخواند. در اواخر حکومت پهلوی و اوایل انقلاب بیشتر وقتش به مطالعه نوشته‌های شهید مطهری و مرحوم علامۀ طباطبایی می‌گذشت. به کارهای هنری و فرهنگی علاقه‌مند بود. خوش خط بود و درخطّ درشت تبحّر فوق العاده داشت. در گچ‌بری مهارت داشت و مقاله، زیبا می‌نوشت.درامور بیت‌المال حسّاس بود و دقّت می‌کرد. پس از اخذ دیپلم به خدمت مقدّس سربازی رفت. در آنجا با یک تیر دو نشانه گرفت؛ داوطلبانه به جبهه رفت تا هم خدمت سربازی را انجام داده باشد و هم در جهاد و حفظ اسلام سهیم باشد. او سنگرنشینی با ملکوتیان را بر راحتی و آسایش ترجیح داد. مدّت ۶ ماه از طول خدمتش در جبهه گذشت. پس از پایان خدمت سربازی در سال ۱۳۶۱ به اردکان آمد و در اداره‌ ارشاد اردکان در قسمت کتابخانه مشغول به کار شد.چون جبهه‌های نبرد جنگ عراق علیه ایران به رزمنده نیاز داشت، مجدداً در بسیج ثبت‌نام کرد و چون اداره ارشاد با مرخصی و اعزامش موافقت نمی‌کرد، اعلام نمود اگر موافقت نکنند، استعفا خواهد داد؛ لذا با اعزامش موافقت شد و‌ سنگرنشین عشق شد و در جبهه مأوا گرفت و بار دیگر به مدّت ۳ ماه و ۲۱ روز در جبهه ماند و جمعاً به مدّت ۹ ماه و ۲۱ روز از بهترین ایّام جوانی خویش را در جهاد و حفظ میهن اسلامی گذراند و مسئولیّت آر. پی. جی زنی را به عهده گرفت.سرانجام در تاریخ ۱۳۶۳/۱۲/۲۲ در عملیّات بدر در منطقه شرق دجله بر اثر اصابت ترکش به دست و سرش به شدّت مجروح شد و با پرواز روح بلندش به ملکوت شربت شهادت نوشید و به رضوان پر کشید و همنشین شهدای کربلا گردید.پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه بر دستان و دوش مردم قدرشناس و شهیدپرور اردکان در تاریخ ۱۳۶۳/۱۲/۲۹ در بهشت شهدا به خاک سپرده شد.
 

اطلاعات شخصی شهید

• نام و نام خانوادگی: رضاکمالی
• نام پدر: علی
• تاریخ تولد: ۱۳۴۱/۰۸/۱۶
• محل زندگی: تهران
• مدرک: دیپلم‌علوم‌تجربی
• محل تحصیل: دبیرستان‌سحاب‌‌تهران
• وضعیت تاهل: مجرّد
• شغل: کارمنداداره‌ی‌ارشاد
• نام عملیات: بدر
• تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۲
• محل شهادت: هورالهویزه
• نحوه شهادت: اصابت‌ترکش‌به‌دست‌وسر
• تاریخ خاکسپاری: ۱۳۶۳/۱۲/۲۹
• محل خاکسپاری: بهشت‌شهدای‌اردکان
• سن: ۲۲سال‌و۴ماه
• سمت در جبهه: آرپی‌جی‌زن
• نام یگان: تیپ‌الغدیریزد
• تعداد دفعات شرکت در جبهه: ۲دفعه به مدت ۹ماه‌۲۱روز