بنايي از بهشت - نادر پيري اردكاني
 
هفتادر روستايي در پهناي حاشيه كوير در سه كيلومتري شهر عقدا،بدون تكيه گاه به كوه آرام گرفته،اين روستا داراي بافت فرسوده،اما بسيار ارزشمندباتك بناهاي شاخص همانند خانه قاضي،دروازه بزگله كن،برج حسينيه وبازار،امام زاده سيد محمدومسجد جامع است كه نشان از تاريخ وفرهنگ غني آن دارد.اما آنچه كه بر غناي بافت آن دوچندان افزوده،مسجد جامع آن است كه سالها غريب ،همنشين تنهايي شده اينك فرصتي اتفاق افتاد تا به طور اجمالي به تاريخ ومعماري آن بپردازيم.
باني ومعمار بنا: (؟) ثبت ملي:-  مساحت:443متر. موقوفه:دارد. قدمت:احتمالاًهفتم هجري. موقعيت:شهرعقدا،هفتادر.
تاريخچه بنا:آنچه كه آدمي را بيشتر به مسجد جامع هفتادر كنجكاو مي سازد،قرار گرفتن آن در كنار بازار وحسينيه كوچك است.تا فرضيه هم عصر بودن آن با مساجد جامع اردكان وعقدا را قوت ببخشد‍‍‍‍، با اين تفاوت كه هر كدام در قياس با موقعيت وجمعيت از زير بناي متفاوتي بهره برده اند. در مجموع وجه شباهت معماري اين مساجد بسيار بهم نزديك است.ايرج افشار درتوصيف مسجد جامع هفتادر وبيان تاريخ آن مي نويسد:«كاشي فيروزه اي 50×150 سانتي متر در دو قطع كه در محراب تابستاني نصب است.سوره يس در وسط وحاشيه آن به طور برجسته نسخ مشوشي خوانده مي شود.اين كاشي تاريخ ندارد ولي به قياس نظايري كه از اين نوع در يزد ديده شده است وبعداً معرفي مي شود(مانند سنگ قبردختر ايبكَُ   كه در محراب مسجد كوي ابوالمعالي نصب است)ساخت قرن هفتم هجري است.»(يادگارهاي يزدج 501و51)بنابراين با اين سندي كه دريادگارهاي يزد اشاره مي شود،مي توان گفت كه؛تاريخ بنا حداقل مربوط به قرن هفتم مي باشد. ولي در جاي ديگر اضافه مي كند«كاشي لاجوردي رنگ يك پارچه به اندازه 30×50سانتي متر داراي خطوط برجسته كه در قسمت زنانه ايوان تابستاني (درسمت چپ)نصب است.اين كاشي لوح مزارحاجي قهار نامي بوده است ودر حاشيه آن «انا انزلنا...»ودر وسط عبارت «هذا مرقد حاج قهار ...في سنه655»به خط نسخ ديده مي شود.»(همان منبع ص 52)اما در عين حال در جستجويي كه صورت داديم متأسفانه نسخ خطي مسجد ديده نشد! تنها به زيلو مندرسي دست يافتيم كه در حاشيه آن نوشته شده« وقف است اين زيلو بر مسجد جامع هفتادوردارالعباده يزد في شهرالرمضان سنه 1070هجري قمري»
انتقال هفت زيلوي تاريخي مسجد به ميبد! متاًسفانه در سال 1375هفت زيلوي ارزشمند وقديمي مسجد بدون هماهنگي با ميراث فرهنگي شهرستان ومسؤولين شهرستان به ميبد انتقال يافته وبه جاي آن سه زيلوي جديد بافت،جايگزين نموده اند!؟در حاشيه زيلوهاي تازه بافت،نوشته شده« بنا به حكم حضرت آيت ا... خامنه اي اين زيلوجايگزين زيلوي كهنه وقفي اين مسجد شد. كارگاه موزه زيلوي ميبد سنه 1375»در اينجا لازم است مسؤولين استان وشهرستان وسازمان ميراث فرهنگي جهت بازگرداندن اين آثار هرچه سريعتر اقدام كنند چراكه هرگز نمي توان تاريخ وفرهنگ يك قوم را به قوم ديگر نسبت داد وبه نام ديگري در معرض نمايش قرار داد!؟ويژگي معماري بنا:اين بناي اسلامي نيز همانند ساير مساجد كويري ازدو بخش گرمخانه و تابستان خانه تشكيل شده و از مصالح خشت و گل، آجر،گچ شوروكاشي در ساخت بهره برده اند.      تابستان خانه در قسمت شمال بنا وگرم خانه در قسمت جنوب واقع گرديده. بخش غربي مسجد،متصل به بازار وبخش شرقي متصل به كوچه هاي تودرتوي ده قرار گرفته،مدخلهاي ورودي مردانه وزنانه با توجه به موقعيت مسجد تعبيه كرده اند.ورودي مردانه،زير بازار درمكان پررفت وآمدومدخل زنانه،بخش شرقي،آنجا كه نامحرم وغريبه عبورش به اتفاق مي افتد؛قرار دارد. ورودي مردانه وزنانه همانند ساير مساجد شيعيان داراي نشيمنگاه است.سردر بخش مردانه به سبك شاخه بزي تيز وباچهار كاشي لاجوردي رنگ شبيه به يك ستاره يا(+)تزيين كرده اند.
تابستان خانه :تابستان خانه داراي يك ايوان و دورواق شرقي وغربي ويك حياط كوچك مي باشد.دهنه ايوان (17/4) سانتي متروارتفاع آن(5/5)سانتي متر كه برروي ستوني به اندازه (120×65/2)سانتي متر استوار ايستاده است. محراب تابستان خانه يكي از بخشهاي هنري وقابل توجه بناست.محراب در اندازه(45/1×3)سانتي متر باقاب گچي به سبك گوش واره وگچ بري هاي منحني در قسمت بالاي محراب ودر بخش پايين محراب به سبك كاربندي (طره اي شكل)مزين كرده اند.البته ناگفته نماند اين محراب زيبا يك بار به طور ناشيانه مرمت شده است1؟رواقهاي دوطرف نيز ساده با سقف هاي به سبك چپ پوشيده اند.
گنبد تابستان خانه :گنبد مسجد پيازي شكل با زير بناي (10/7×7)سانتي متر وبه ارتفاع 9سانتي متراست كه روي گنبد مؤذن گويي(گلدسته)قرار دارد به ارفاع(30/1)سانتي متروبه قطر(5متر)كه داراي هشت چشمه و هر چشمه25 سانتي مترمي باشد.نقطه اتصال پشت بام به موذن گو پله هايست كه عروج را يادآور آدمي     مي كند.سبك مجموعه گنبد ومؤذن گو درست شبيه مسجد جامع عقداست،واين خود نشانه اي ازالگو گيري اين دو مچموعه از يكديگر مي باشد.زير بناي گنبد در هر چهار زاويه به سبك كاربندي گچ بري وبرجاذبه بنا دو چندان افزوده است. متأسفانه گنبد به علت عدم مرمت وضعيت مناسبي ندارد.
گرم خانه :گرم خانه داراي دو در زنانه ومردانه مي باشد.گرم خانه مسجد را بايدبه دوبخش قديمي وجديد تقسيم كرد.بخش جديد در اوايل دهه(1360)با معماري حاجي محسن بهشتي هفتادري به بخش انتهاي قديمي اضافه گرديده است.بخش جديد با ستونهايي ضعيف تر وتعويزه هاي هلالي وسقفهاي طاسكي شكل مي باشد.اما قسمت قديمي وارزشي بنا،قطر ستونها در ابعاد(140×48/1)سانتي متر وبا فاصله هر ستون (26/3)سانتي متر است.هر ستون داراي يك حاشيه مياني است كه تا سقف امتداد دارد. سقفها همگي طاسكي شكل بنا كرده اند.قسمت قديمي چنان باهم موزون هستند كه آدمي را ناخودآگاه قرنهابه عقب             بازمي گرداند و متحير هنر گذشته مي سازد.در زمستان خانه هم محرابي به زيبايي محراب تابستان خانه وجود دارد.محراب دردو قاب قرار دارد.قاب اول به ابعاد (65/2×60/1)سانتي متر قرار گرفته وقاب دوم در ابعاد(40/2×90)سانتي متر با حاشيه گچ بري شده به سبك گوش واره مزين كرده اند.خط هاي منحني از ميان محراب شروع ودرآخرين نقطه همديگر را قطع كرده اند ويكي شده اند.گچ بري هاي لوزي شكل با خطهاي عمودي همه روي به بالا نهاده اند ودر نقطه اوج به هم رسيده اند.

اعتقادات ديني نسبت به مسجد جامع:مسجد جامع هفتادر هم همانند مسجد جامع اردكان خالي از باور ديني نيست. مردم هفتادر براي رفع مشكل يا برآورده شدن حاجات خود علاوه بر امام زاده سيدمحمد،دست به دامن مسجد جامع مي شوند وبا خواندن ادعيه ونمازهاي حاجت از خداوند طلب رحمت  مي كنند. ازفرصتي كه در هفتادر دست داد به دنبال ثبت باورهاي ديني مسجد پرداختم هرچند لازم است در فرصت مناسب بيشتر بدان پرداخته شود.دراينجا به چند باور اشاره مي گردد:«اگر شخصي يا خانواده اي در هفتادر دچار گرفتاري شوند دل مي گيرند ودر مسجد جامع نماز چهاركُنجُگ(چهارگوشه) مي خوانند. بدين شكل كه در روزهاي سه شنبه وجمعه به مسجد مي روند ودر هر چهارگوشه مسجد دو ركعت نماز            مي خوانند،وگاهي هم براي رفع مشكل در مسجد آش مي پزند وبه ياد ونام امام حسين (ع) جوش           مي زنند.(نقل از افسر عامري 71ساله بي سواد ساكن هفتادر19/3/88.) دو نوع باور ديگر وجود دارد كه خاص دختران بخت بسته شده مي باشد.بدين منوال كه دختران بخت بسته شده نيمه هاي شب 21رمضان داخل گلدسته (مؤذن گو)مي رفتند واذان را به طور برعكس مي خواندند!با خواندن اذان برعكس ،اعتقاد داشتند بخت آنان باز مي شود وبه خانه بخت مي روند.(همان منبع) روش ديگر معمول است كه آب باران 8 خردادماه (هفتادم نوروز)در مسجد جمع آورري مي كنند وبراي آن دعا مي خوانند وبرسر دختر بخت بسته شده          مي ريزند.(همان منبع)اما در وسط حياط محقر مسجد چاهي است كه مخصوص آب باران پشت بام          مي باشد.اين چاه در نظر مردم مقدس است، اما بااين تفاوت با مسجد جامع اردكان كه چاه صاحب الزمان  نمي نامند. زنان براي رفع مشكل خود برسر چاه مي نشينند چندين مرتبه حمد وسوره را تلاوت مي كنند وآنگاه به منبرقديمي مسجد دخيل مي شوند والتماس مي كنند تا حاجتشان برآورده شود. (همان منبع) اما روش ديگري كه براي گرفتن حاجات وجود دارد بدين گونه كه زن گرفتار برسر چاه مي نشيند ومي گويد:    « به حق اينجا »بلند مي شود به سمت منبر مي دود ودر كنار منبر مي گويد« به حق اينجا به حق اونجا- مراد من بده همين جا» بعد هم در كنار منبر شروع به التماس و لابه مي كند. (نقل از فاطمه رفيعي معروف به همايون 68ساله بي سواد ساكن هفتادر 19/3/88 .)در عين حال اگر تحقيق بيشتري صورت گيرد مي توان باورهاي متعدد وجزييات دقيق تري از اعتقادات ديني جامع به ثبت رساند